loading...
ashariran.rzb.ir
محمد امين نجفي بازدید : 419 سه شنبه 26 شهریور 1392 نظرات (0)

بله 

صفحه طنز سایت اشعار ایران 

،اینک اشعار ایران تمرکز خود را بر شاخه طنز ادبیات گذاشته است ، ،به همین بهانه صفحه ای را برای شادی و آشنایی با سبک طنز نویسی  چه در حیطه ادبیات و عامیانه 

آماده کرده ایم 

مجموعه ی کامل وجذاب داستان های طنز شعر ها،داستان های کوتاه و جوک های جدید در این صفحه گماشته ایم 

پس زمان رااز دست ندهید و بروی لینک زیر برای ورود به صفحه طنز کلیک کنید


ورود به صفحه طنز                                                                                                                                  

                    

محمد امين نجفي بازدید : 495 یکشنبه 24 شهریور 1392 نظرات (0)
از چند دهه پیش کم کم استفاده از زبان محاوره‌ای و بهره‌مندی از اصطلاحات گفتاری روزمره در نوشته‌های طنزگونه مرسوم گردید.
مهمترین دلیل آن بکارگیری این روش برای تمسخر و طعنه زنی به زمامدارانی بود که بدون داشتن اطلاعات اولیه از یک موضوع در مورد آن همچون عوام اظهار نظر میکردند.
اولین طنزنویسی که این شیوه را بکار برد مرحوم جمالزاده بود. او در مورد برخورد عامیانه زمامداران و روحانیون با مسئله دمکراسی و مشروطیت نوشته‌های بی‌نظیری از خود به یادگار گذاشته است.
با ظهور و استقرار حکومت اسلامی و اظهارنظرهای عامیانه روحانیون در پیچیده‌ترین موضوعات زندگی و نوآوری‌های صنعتی و ارائه راه‌حل‌های ابتدایی برای مشکلات بغرنج عصرنوین باعث گردید که طنزنویسان بیش از پیش با بکارگیری اصطلاحات و زبان عامیانه به نگارش طنز بپردازند و درواقع طرز فکر آنها را به چالش اندازند.
با گسترش اینترنت و پدیده وبلاگها٬ عامیانه نویسی به اوج خود رسید. عامیانه نویسی امروزه در نوشته‌های اکثر طنزنویسان ایرانی بطور ناخودآگاه شیوع پیدا کرده و کمتر طنز نویسی را بتوان یافت که از زبان محاوره‌ای روزمره در نوشته‌های خویش استفاده نکند.
این هم از برکت انقلاب شکوهمند انقلاب اسلامی.

کارگاه طنز:

اخیرا ابراهیم نبوی در سایت بالاترین اقدام به نوشتن طنز دسته جمعی کرده که بنظر من کار خوبی است.
مثل هرکار دیگری٬ طنز نوشتن نیاز به تمرین و ممارست دارد. بدون تمرین هیچکس نمیتواند طنز خوب بنویسد. بقول شاعر کار نیکو کردن از پر کردن است.
بنابر این٬ دوستانی که به نوشتن طنز علاقه‌مندند از این فرصت استفاده کنند و برای طنز نویسی تمرین کنند.

تیتر و عنوان:


اهمیت تیتر و عنوان در طنز نوشته‌ها٬ کمتر از اصل متن نیست. گاهی یک تیتر زیبا و جذاب٬ متن طنز را جذاب‌تر و خواندنی‌تر میکند.
برعکس٬ یک تیتر نامناسب باعث سردرگمی ذهنی و یا احساسی مخاطب میگردد.
در نوشته‌های غیر طنز٬ اگر عنوان کمی نامناسب و مبهم باشد٬ خواننده با خواندن چند پاراگراف٬ پیش ذهنی خود را اصلاح و تصحیح میکند ولی در طنز این اشکال باعث کور شدن ذوق و شوق خواننده میشود.
بنابراین انتخاب تیتر در طنز اهمیت زیادی دارد.
تیتر و عنوان برای یک نوشته همانند یک تابلو در سردر مغازه است. مثلا تصور کنید یک مغازه‌داری کلیه عتیقه‌جات و جواهرات و اشیا قیمتی را در مغازه‌اش بچیند و عرضه کند ولی هیچ تابلو و علامت مشخصه‌ای برای مغازه‌اش تدارک ندیده باشد و یا تابلوی شلخته و درب و داغونی را نصب کرده باشد٬ چه عاقبتی خواهد داشت؟ دیگران چه قضاوتی خواهند کرد؟
بر سر در مغازه جواهر فروشی که نباید یک تابلوی زهوار دررفته نصب کرد.

تیتر و عنوان بهتر است حتی المقدور مختصر باشد.
ضرورتی ندارد که ما همه منظورمان را در تیتر و عنوان بگنجانیم. هرچه مختصرتر باشد بهتر است.
حتی الامکان تیتر و عنوان مستقل از متن نوشته٬ خنده‌دار و یا اغراق آمیز باشد.
گاهی تیتر و عنوان را تعمدا نامفهوم انتخاب میکنیم تا ذهن خواننده را دنبال خود بکشانیم و کنجکاوی او را تحریک کرده و نهایتا در اخر متن به همان نقطه اول یعنی عنوان برسیم. در چنین حالتی اغلب٬ آخرین جمله متن عبارتی است حاوی عنوان و تیتر نوشته.

مثالهای زیادی را میتوان ذکر کرد. ابراهیم نبوی مهارت خوبی در انتخاب تیتر نوشته‌هایش دارد. بلوچ عناوین مختصر و کوتاهی را معمولا انتخاب میکند. بقیه طنز نویسان وبلاگی نیز گاهی تیترهای جالبی را انتخاب کرده‌اند که باعث منحصر بفرد شدن نوشته‌هایشان شده است.
البته در این زمینه باز حرف برای گفتن هست. مهارت انتخاب تیتر با تمرین و ممارست بدست می‌آید و نه با توصیه و آموزش.
حب و بغض در طنز:

تنفر و یا شیفتگی آفت طنز است ولی داشتن آنها لازمه انسان بودن است. مگر انسان میتواند از بدیها و بدخلقی‌ها بیزار و متنفر نباشد و یا شیفته زیبایی‌ها و خوبی‌ها نگردد؟
طنز پایدار طنزی است که به وضوح از دشنام گویی و ابراز تنفر به بدی‌ها و بدخلقی‌ها احتراز کند و الا آن نوشته دیگر طنز نیست بلکه یک بیانیه حزب سیاسی و یا سرمقاله کیهان شریعتمداری است.

این روزها بعضی افراد٬ وقتی میخواهند در مورد احمدی‌نژاد طنزی بنویسند علنا دشنام و توهین میکنند. این گونه نوشته‌جات نه تنها طنز نیست بلکه هیچ اثر مثبتی بر مخاطب نخواهد گذاشت.
طنز نویس باید رل هنرپیشه فیلم‌های کمدی را بازی کند. خود را به سادگی بزند و از کوره درنرود و دشنام و توهین نکند.


چه چيزي خنده آور است؟


حس شوخ طبعي و مزاح، توانايي خنديدن به چيزهايي است كه خنده دار هستند و ديدن جنبه هاي مضحك و خنده دار چيزهايي كه اغلب آنها را بسيار جدي مي گيريم.
ما همگي از چيزهايي كه معناي خنده داري دارند خنده مان مي گيرد ، فيلمها و تئاترهاي كمدي، داستانهاي خنده دار و جوكها. براي پرورش حس شوخ طبعي و مزاح خود، بايد خودمان را بيشتر در معرض برنامه هاي خنده دار قرار دهيم، مخصوصا زماني كه احساس مي كنيم با خنده حالمان عوض 
مي شود‌. شوخي و مزاح وقايع جدي را به حاشيه مي راند و شرايط سخت و مشكل را قابل كنترل تر مي كند.
اما پيدا كردن چيزهاي خنده دار و جالب، در برخي موقعيت ها نيازمند مهارت است. مثل بيشتر مهارت ها، اين مهارت هم براي پرورش يافتن نيازمند تمرين است. داشتن يك حس شوخ طبعي و مزاح بدين معنا نيست كه به هر چيزي بخنديد، اما بدين معنا است كه به جنبه هاي جدي و شوخي چيزها به يك چشم نگاه كنيد. اين به برخي از ما كه طبيعتا منطقي و جدي هستيم، كمك مي كند تا متعادل تر و شوخ تر شويم. 
براي درك كامل حس شوخ طبعي بهتر است فرق ميان خنديدن به خودمان، خنديدن به شرايط و خنديدن به ديگران را درك كنيم.
__ خنديدن به خودمان احتمالا ايمن ترين نوع شوخي است زيرا معمولا تهديدي براي ديگران محسوب نمي شود و ما را به عنوان فردي مثبت و متعادل معرفي خواهد كرد.
__ خنديدن به شرايط نيز عموما خطري ندارد مگر در شرايطي كه فرد يا گروهي حساس و ناراحت شوند يا جبهه بگيرند.
__ خنديدن به ديگران كمترين ضريب امنيت و ايمني را دارا است زيرا ممكن است باعث بي احترامي يا بي حرمتي به طرف يا گروه مقابل شود. پس پر واضح است كه بايد از خنديدن به ديگران اجتناب كنيم، اما استثنائاتي هم وجود دارد.


نهايتا كساني از ما كه معمولا قادر به شوخي كردن نيستند، بايد بيشتر روي خودشان كار كنند . از نظر فورست گامپ" شوخ طبعي نوعي لذت است" . با فكر كردن به شادماني نمي توان به شادماني دست يافت. پس بايد واقعا شاد بود. فقط همين
(منتخبی از يک مقاله مندرج در سايت دفتر طنز)

طنز نوشته های سخن(۳):

شرط لازم برای يافتن يک سوژه ناب طنز٬ داشتن اطلاعات گسترده در زمينههای متنوع است. اين شرط لازم است اما کافی نيست.
کسانی که اهل مطالعهاند و از خواندن کتب و مجلات مختلف توشهای برگرفتهاند٬ کسانی که جريانات مختلف اجتماعی را از دور و یا نزدیک شاهد بودهاند٬ کسانیکه با جوامع دیگر آشنایی دارند٬ کسانیکه سفر بسیار کرده و پخته شدهاند ٬ دارای اطلاعات وسیعی هستند که این دانستنیهای گوناگون در مواقع لزوم آنان را برای انتخاب سوژهای نو و جالب ياری ميکند.
البته منظور اين نيست که چنين افرادی در زمينههای مختلف متخصص و کارشناس هستند. بلکه مقصود اين است که تنوع و گستردگی دانش افراد ولو سطحی٬ آنان را در سوژه يابی کمک ميکند.
يک طنز نويس که مسائل اجتماعی را به سخره ميگيرد٬ اگر از مشکلات و مسائل روز بیخبر باشد چگونه ميتواند سوژه جالبی را برای طنز نوشتههای خود انتخاب کند؟ او بايد اطلاعاتی ولو مختصر از مسائل پيرامون خود داشته باشد. اين اطلاعات يک شبه و يک روزه بدست نمیآيد.
کسی مثل ف.م. سخن٬ سالها کتاب خوانده٬ روزنامه ورق زده٬ مجله و ماهنامه و هفتهنامه مذهبی و سوسياليستی خوانده٬ هم در جبهه جنگ بوده و هم در فراز و نشيبهای انقلاب٬ هم تاريخ خوانده و هم ادبيات٬ هم اخبار محلی را دنبال ميکند و هم در مورد سقوط مکرر هواپيماها.
طنز نویس موفق قطعا باید وقت زیادی را صرف دیدگاههای دیگران کند. نوشتههای دیگران را بخواند و آنان را با آموختههای خویش محک بزند و نهایتا از درون دل این موضوعات مختلف٬ سوژه مناسب را انتخاب کند.
دقت در نوشتههای ف. م. سخن به ما این آگاهی را میدهد که چگونه یک سوژه از دل اتفاقات مختلف بیرون آمده است.
طنز نوشته های ف.م. سخن (۲)

در ادامه مروری کوتاه بر طنزهای ف. م. سخن ميخواهيم در باره «انتخاب سوژه» چند خطی را بنويسيم.
يک نقاش هنرمند و يا يک داستان نويس و يا يک فيلمنامه نويس٬ و بالاخره يک طنز نويس ٬ هريک بگونهای سعی ميکنند سوژهای مناسب را برای کار خود انتخاب کنند. اگرچه يک نقاش چيره دست قادر است نقش و تصوير همه مناظر و اشيا را نقاشی کند ولی او در ميان انبوهی از مناظر بدنبال يک سوزه مناسب ميگردد. همين طور است واسواس يک عکاس هنرمند. او دنبال شکار بهترين تصوير از وقايع است .
يک طنز نويس هم همواره دنبال شکار سوژه است. گاهی جذابيت يک طنز نوشته عمدتا بخاطر انتخاب سوژه و موضوع آن است. بنابر اين در انتخاب سوژه نبايد سهل انگاری کرد و در هر مورد طنز نوشت. (بد نيست در همين جا يک نکتهای را خارج از موضوع بحثمان اضافه کنم. طنز نويسی روزنانه کاری است که شيرينی قلم را از بين میبرد. اگر میبينيد مرحوم گلآقا هرروز در اطلاعات طنز مینوشت٬ اولا او يک استثنا بود و ثانيا بسيار کوتاه و مختصر مینوشت.)

ف. م. سخن از آن دسته نويسندگانی است که در انتخاب سوژه طنز بسيار ماهرانه برخورد ميکند. اگر به طنزهای قديمی ايشان نگاهی اجمالی کنيم بخوبی اين تبحر و خلاقيت را در وجود اين نويسنده میبينيم.
حالا ممکن است اين سوال مطرح شود که اصولا رمز و راز اين تبحر و خلاقيت چيست؟ چرا يک سوژه بکر به ذهن مثلا ف. م. سخن ميرسد ولی به فکر من نميرسد؟ بعبارت ديگر چه عواملی باعث مشود که در انتخاب يک سوژه خوش سليقه باشيم؟
درباره ما
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    اشعار ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
    546
    آمار سایت
  • کل مطالب : 204
  • کل نظرات : 22
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2520
  • آی پی امروز : 49
  • آی پی دیروز : 61
  • بازدید امروز : 106
  • باردید دیروز : 98
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 1,008
  • بازدید ماه : 3,255
  • بازدید سال : 20,940
  • بازدید کلی : 431,391
  • کدهای اختصاصی