loading...
ashariran.rzb.ir
محمد امين نجفي بازدید : 7899 شنبه 11 مرداد 1393 نظرات (1)


در این پست از اشعار ایران در بخش موسیقی اشعار ایران متن آلبوم جدید همایون شجریان به نام "نه فرشته ام نه شیطان را قرار دادیم

این پست شامل متن آهنگ های این آلبوم سنتی میباشد .

 برای مشاهده به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

نظرات فراموش نشه


» متن ترانه : دل به دل


» البوم : نه فرشته ام نه شیطان

» سال انتشار :۱۳۹۳


دل سپرده ام من به روی تو

در دل من است آرزوی تو
دل سپرده ام من به روی تو
در دل من است آرزوی تو
دل سپرده ام من به روی تو
در دل من است آرزوی تو
دل سپرده ام من به روی تو
دل سپرده ام من به روی تو
در دل من است آرزوی تو
بخت آینه باشدم اگر مینشاندم رو به روی تو
جان جان جان از همه جهان
میکشد دلم پر به سوی تو
دل به دل ز تو تا تو آمدم
قبله گاه من خاک کوی تو
دل به دل ز تو تا تو آمدم
قبله گاه من خاک کوی تو
منکه عاشقم مست و سرخوشم
جرعه میکشم من صبوی تو
گنج آرزو در دل منی
گنج آرزو در دل منی
در دلم کنم جست و جوی تو
در دلم کنم جست و جوی تو
جان جان جان از همه جهان
میکشد دلم پر به سوی تو
دل سپرده ام من به روی تو
در دل من است آرزوی تو
دل سپرده ام من به روی تو
دل سپرده ام من به روی تو
در دل من است آرزوی تو
بخت آینه باشدم اگر مینشاندم رو به روی تو
جان جان جان از همه جهان
میکشد دلم پر به سوی تو
دل به دل ز تو تا تو آمدم
قبله گاه من خاک کوی تو
دل به دل ز تو تا تو آمدم
قبله گاه من خاک کوی تو
منکه عاشقم مست و سرخوشم
جرعه میکشم من صبوی تو
گنج آرزو در دل منی
گنج آرزو در دل منی
در دلم کنم جست و جوی تو
در دلم کنم جست و جوی تو
جان جان جان از همه جهان

میکشد دلم پر به سوی تو


****************************

» متن ترانه : کولی

» شاعر : سیمین بهبهانی

» البوم : نه فرشته ام نه شیطان

» سال انتشار :۱۳۹۳

رفت آن سوار کولی با خود تو را نبرده
رفت آن سوار کولی با خود تو را نبرده
شب مانده از تو باشد تاریکی فشرده
کولی کنار آتش رقص شبانه ات کو
شادی چرا رمیده آتش چرا فسرده
رفت آنکه پیش پایش دریا ستاره کردی
رفت آنکه پیش پایش دریا ستاره کردی
دستان مهربانش یک قطره ناسترده
رفت آن سوار کولی با خود تو را نبرده
می رفت گرد راهش از دود آه تیره
نیلو فرانه در باد پیچیده تاب خورده
سودای همرهی را گیسو به باد دادی
سودای همرهی را گیسو به باد دادی
رفت آن سوار و با خود یک تار مو نبرده
رفت آن سوار و با خود یک تار مو نبرده


**********************************


» متن ترانه : چونی بی من

» البوم : نه فرشته ام نه شیطان

» سال انتشار :۱۳۹۳


ای همدم روزگار چونی بی من
ای مونس غمگسار چونی بی من
من با رخ چون خزان زردم بی‌تو
تو با رخ چون بهار چونی بی من
ای زندگی تن و توانم همه تو
جانی و دلی ای دل و جانم همه تو
تو هستی من شدی از آنی همه من
من نیست شدم در تو از آنم همه تو
ای همدم روزگار چونی بی من
ای مونس غمگسار چونی بی من
من با رخ چون خزان زردم بی‌تو
تو با رخ چون بهار چونی بی من
عشقت به دلم درآمد و شاد برفت
باز آمد و رخت خوبش بنهاد وبرفت
گفتم به تکلف دو سه روزی بنشین
بنشست و کنون رفتنش از یاد برفت
ای همدم روزگار چونی بی من
ای مونس غمگسار چونی بی من
من با رخ چون خزان زردم بی‌تو
تو با رخ چون بهار چونی بی من
ای در دل من میل و تمنا همه تو
وندر سر من مایه سودا همه تو
هرچند به روزگار در مینگرم
هر چند به روزگار در مینگرم
امرزو همه تویی امروز همه تویی و فردا همه فردا همه تو
ای همدم روزگار چونی بی من
ای مونس غمگسار چونی بی من
من با رخ چون خزان زردم بی‌تو
تو با رخ چون بهار چونی بی من
….
 

*********************************

» متن ترانه : همه هیچم

» البوم : نه فرشته ام نه شیطان

» سال انتشار :۱۳۹۳

نه فرشته ام، نه شیطان، کیم و چیم؟ همینم!
نه ز بادم و نه زآتش که نواده ی زمینم!
منم و چراغ خردی که بمیرد از نسیمی
نه سپیده دم به دستم، نه ستاره بر جبینم
نه فرشته ام، نه شیطان، کیم و چیم؟ همینم!
منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد
منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد
نه فلک بر آستانم، نه خدا در آستینم
نه حق حقم، نه نا حق
نه بدم، نه خوب مطلق
سیه و سپیدم: ابلق! که به نیک و بد عجینم
تب بوسه ایم از آن لب، به غنیمت است امشب
که نه آگهم که فردا، چه نشسته در کمینم
که نه آگهم که فردا، چه نشسته در کمینم
منم و ردای تنگی که به جز من اش نگنجد
نه فلک بر آستانم، نه خدا در آستینم
نزنم نمک به زخمی که همیشگی است، باری،
که نه خسته ی نخستین، نه خراب آخرینم
که نه خسته ی نخستین، نه خراب آخرینم
نه فرشته ام، نه شیطان،

*******************************

» متن ترانه : در حصار شب

» البوم : نه فرشته ام نه شیطان

» سال انتشار :۱۳۹۳

نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن
نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن
در این حصار جادویی روزگار بشکن
نفسم گرفت ازاین شهر در این حصار بشکن
در این حصار جادویی روزگار بشکن
توکه ترجمان صبحی به ترنم و ترانه
…لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن
چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون
چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون
هاای
چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون
چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون
به جنون صلابت صخره کوهسار بشکن
توکه ترجمان صبحی به ترنم و ترانه
…لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن
توکه ترجمان صبحی به ترنم و ترانه
…لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن
بسرای تا که هستی که سرودن است بودن
بسرای تا که هستی که سرودن است بودن
به ترنمی
به ترنمی دژ وحشت این دیار بشکن
شب غارت تتاران همه سو فکنده سایه
شب غارت تتاران همه سو فکنده سایه
تو به آذرخشی این سایه ی دیوسار بشکن
ز برون کسی نیاید چو به یاری تو،اینجا
تو ز خویشتن برون آ سپه تتار بشکن
ز برون کسی نیاید چو به یاری تو،اینجا
تو ز خویشتن برون آ سپه تتار بشکن
نفسم گرفت از این شب در این حصار بشکن

*******************************

» متن ترانه : دروون ایینه

» البوم : نه فرشته ام نه شیطان

» سال انتشار :۱۳۹۳


درون آینه ی روبرو چه می بینی ؟!
درون آینه ی روبرو چه می بینی ؟!
تو ترجمان جهانی بگو چه می بینی ؟!
تویی برابر تو چشم در برابر چشم
در آن دو چشم پر از گفت و گو چه می بینی ؟ چه میبینی
درون آینه ی روبرو چه می بینی ؟!
تو هم شراب خودی ، هم شراب خواره ی خود
سوای خون دلت
سوای خون دلت در سبو چه می بینی
بگو چه میبینی
در آن گلوله ی آتش گرفته ای که دل است
در آن گلوله ی آتش گرفته ای که دل است
وباد میبردش
و باد می بردش سو به سو چه می بینی چه میبینی
درون آینه روبرو چه می بینی چه میبینی

*********************************

» متن ترانه : شتک

» شاعر : حسن منزوی

» البوم : نه فرشته ام نه شیطان

» سال انتشار :۱۳۹۳

شتک زدست به خورشید خون بسیاران
شتک زدست به خورشید خون بسیاران
بر آسمان که شنیدست از زمین باران
از زمین باران
دریده شد گلوی نی زنان عشق نواز
به نیزه ها که بریدندشان ز نیزاران
دریده شد گلوی نی زنان عشق نواز
به نیزه ها که بریدندشان ز نیزاران
نسیم نیست نه ، بی مست بیم دار شدن
نسیم نیست نه ، بی مست بیم دار شدن
که لرزه میفکند بر تن سپیداران
سراب و امن و امان است این
نه امن و امان
که ره زدست فریبش با باور یاران
چو چاه ریخته آوار میشوم بر خویش
که شب رسیده و ویران ترد بیماران
برای من سخن از من مگو به دلجویی
سخن مگو به دلجویی
مگیر آینه مگیر آینه پیش ز خویش بیزاران
آآآآهههههی
گگههههه
کجا به سنگرس دیو و سنگ بارانش
در آبگینه حصاری شود هوشیاران
در آبگینه حصاری شود هوشیاران
شتک زدست به خورشید خون بسیاران


نظرات فراموش نشه دوستان

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط بابك در تاریخ 1394/12/28 و 2:12 دقیقه ارسال شده است

ممنون و عالى
فقط متن چرا رفتى نيست
پاسخ : چرا رفتی ؟! چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
نگفتی ماه تاب امشب چه زیباست
ندیدی جانم از غم ناشکیباست
چرا رفتی؟ چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
خیالت گر چه عمری یار من بود
امیدت گر چه در پندار من بود
بیا امشب شرابی دیگرم ده
ز مینای حقیقت ساقرم ده
چرا رفتی؟ چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
تکست و متن آهنگ چرا رفتی همایون شجریان
چرا رفتی؟ چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
نگفتی ماه تاب امشب چه زیباست
ندیدی جانم از غم ناشکیباست
چرا رفتی؟ چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
دل دیوانه را دیوانه تر کن
مرا از هر دو عالم بی خبر کن
بیا امشب شرابی دیگرم ده
ز مینای حقیقت ساقرم ده
چرا رفتی؟ چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
شکلک

این نظر توسط رضا در تاریخ 1393/05/11 و 11:15 دقیقه ارسال شده است

آقا ممنون خیلی گشتم تو گوگل نبود که نبود .
ممنون از همه این متنهاشکلکشکلک
پاسخ : ممنون از شما


کد امنیتی رفرش
درباره ما
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    اشعار ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
    546
    آمار سایت
  • کل مطالب : 204
  • کل نظرات : 22
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 2521
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 50
  • بازدید امروز : 13
  • باردید دیروز : 79
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 126
  • بازدید ماه : 1,216
  • بازدید سال : 13,742
  • بازدید کلی : 482,170
  • کدهای اختصاصی